بياييد غمها و شادي هايمان را تقسيم کنيم ، آنگاه خواهيد ديد که غم اگر تقسيم شود
ناچيز جلوه ميکند و شادي اگرتقسيم شود تکثير ميگردد !!!
نسيم سحر
........
گنج معني داري و كنج تو جاي اژدهاست
نقش ايزد داري و نفس تو نقش آذر است
هست نفس شوم تو چون اژدهايي هفت سر
جان تو با اژدهايي هفتسر در ششدر است
گر طلسم نفس بگشايي ز معني برخوري
وانكسي برخورد ازين معنيكه بيخواب وخور است
شمع چون آتش زد اندر خويش شد بيخواب و خور
لاجرم از روشنايي جمع را جانپرور است
در نهاد آدمي شهوت چو طشتي آتش است
نفس سگ چون پادشاهي و شياطين لشكر است
سلام بزرگوار
واقعا مطلب شما نكته مهمي داشت نفس اماره نفسي كه اگر از جواني مهار نشود در پيري حاكم انسان مي شود....
تا نگيري ترك دنيا كي رهي از نفس شوم
زانكه دنيا نفس آتشخوار را آبشخور است
آتشي مردانه در آبشخور او زن تمام
ورنه آتش ميپرستد جانت يعني كافر است
از حيات و لعب و لهو اين جهان دل خوش مكن
كين حيات بيمزه حيات روز محشر است
گر دلت آب حيات اين جهان جويد بسي
زودتر از ديگران ميرد و گر اسكندر است
و در ادامه......